سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 RSS  | خانه | ارتباط با من | درباره من | پارسی بلاگ|مجموع بازدیدها: 39069 | بازدیدهای امروز: 8| بازدیدهای دیروز: 15
درباره خودم
لوگوی وبلاگ
مطالب قبلی
لینک های دوستان
کارافرینی
فایل مارکت
مدیکال سایت
آپلود عکس
دانلود آهنگ جدید
دانلود فیلم
مشاوره حقوقی
فروش آپارتمان
دانلود کتاب علوم غریبه و طلسم
موسسه حرف آخر
مجله اینترنتی ایما
دارالترجمه رسمی
عکس پروفایل
دکوراسیون داخلی
فیلم برتر- دانلود فیلم
دانلود اهنگ رپ
کسب درآمد از پاپ اپ
دانلود آهنگ
دانلود آهنگ جدید
معاینه پرده بکارت
سرور مجازی
پرتال تفریحی
رژیم لاغری
لوازم جانبی موبایل
آپلود عکس
آپلود
جم برول استارز
مجله دکتر-تناسب اندام
خرید سفره قلمکار اصفهان
درج آگهی صنعتی
دانلود اهنگ قدیمی
مجله اینترنتی
مداد
شرکت سئو
بلیط قطار مشهد
افزایش فالوور واقعی
بهسان اندیش
لوازم ورزشی
برق ویپان
خرید ارز دیجیتال
خرید بیت کوین
دانلود آهنگ های روز در سایت پاپ ملودی
نحوه گرفتن بک لینک

خرید تلویزیون

تلویزیون سونی

سینما خانگی

گوشی شیائومی

گوشی آیفون

تاچ ال سی دی

برد گوشی

گوشی سامسونگ

گوشی هواوی

قیمت یاب

گوشی آنر

انشا درباره یک قالب یخ بدون دستکش
طراحی سایت دانلود مقاله
خرید مقاله
دانلود مقاله جدید
خرید اینترنتی
کنکور 99
اشتراک
 

 

اصلاح رفتار یا رواج عصبیت

اصلاح رفتار یا رواج عصبیت؟

در بیشتر خانه‌ها، طوفان‌هائى که بین والدین و کودکان صورت مى‌گیرد، توالى قابل پیش‌بینى و منظمى ندارند. وقتى کودک کارى را اشتباه انجام مى‌دهد یا چیزى را اشتباه مى‌گوید و یکى از والدین با رفتار یا گفتار توهین‌آمیزى از خود واکنش نشان مى‌دهد، کودک با گفتار یا رفتارى بدتر، پاسخ مى‌دهد سپس مادر و یا پدر با تهدیدهاى فریادآمیز یا با تنبیه‌ خودخواهانه با او مقابله مى‌کند و همین‌طور این مشاجره که در آن، هر یک هرچه مى‌خواهد به دیگرى مى‌گوید، ادامه پیدا مى‌کند. به یک مثال توجه کنید:

)مریم نه سال داشت و با یک فنجان چاى خالى بازى مى‌کرد.(

– مادر: آخر آن را خواهى شکست، تو همیشه چیزها را مى‌شکنی!

– مریم: نه آن را نمى‌شکنم.

درست در همان هنگام، فنجان از دست مریم افتاد و شکست.

– مادر: تو را به خدا نگاه کن، آخر تو چقدر احمقی. دختر! تو همه? چیزهاى این خانه را دارى یکى یکى مى‌شکنی.

– مریم: پس تو خودت هم احمق هستی، تو هم ریش‌تراش بابا را شکستی.

– مادر: به مادرت گفتى احمق! تو خیلى بى‌ادبی.

– مریم: خودت بى‌ادبی، تو بودى که اولش به من گفتى احمق.

– مادر: دیگر نشنوم حرفى بزنى‌ها! زود برو از جلو چشم‌هایم گمشو.

– مریم: برو بابا.

مادر که مى‌دید دختر کوچک او در مقابل قدرت او ایستاده است و مستقیماً مقاومت مى‌کند؛ عصبانى شد و دختر خود را با خشم و غضب کتک زد. مریم که سعى مى‌کرد از دست مادر خود فرار کند، او را به‌طرف در و شیشه? اتاق هل داد و شیشه شکست. دست مادر برید. مریم از دیدن خون وحشت کرد. از خانه بیرون دوید و تا دیروقت، در خانه? همسایه ماند. ناگفته پیدا است که همه? اعضاء خانواده در اضطراب بودند و آن شب، هیچ‌کس خوب نخوابید.

اینکه مریم بازى نکردن با فنجان‌هاى خالى را یاد گرفت یا نگرفت، اهمیت چندانى نداشت؛ بلکه مهم این بود که او درباره? خود و مادرش درسى منفى و مخرب آموخت.

اکنون سؤال این است که آیا این جدل و مباحثه، ضرورى بود؟ آیا مى‌شد از آن اجتناب ورزید و آیا ممکن است در این قبیل حوادث شخصی، عاقلانه‌تر رفتار کرد؟

وقتى مادر فرزند خود را دید که فنجان را مى‌غلطاند، مى‌توانست آن را از او بگیرد و جانشین مناسب‌تری، مثلاً یک توپ در اختیار او قرار بدهد تا کودک با آن بازى کند. یا وقتى فنجان شکست، مى‌توانست فرزند خود را در جمع‌آورى تکه‌هاى فنجان شکسته یارى کند و همزمان با آن، درباره? فنجان‌ها که به سادگى مى‌شکنند. اظهارنظرها و توصیه‌هائى به او بکند. شگفتى‌اى که از لحن آرام و ملایم مادر پدید مى‌آمد، سبب مى‌شد تا مریم خودش را اصلاح کرده، به خاطر حادثه? بدى که به‌وجود آورده بود، عذرخواهى کند. مریم شاید با نبودن داد و فریاد و تنبیه، این آمادگى فکرى را پیدا مى‌کرد که فنجان‌ها براى بازى ساخته نشده‌اند.

– اتفاقات ناگوار ناچیز و ارزش‌هاى اصلى:

کودکان مى‌توانند از اتفاقات ناگوار اما ناچیزى که روى مى‌دهد، ارزش‌هاى اصلى را یاد بگیرند. کودک ضرورتاً باید از والدین خود بیاموزد که کدام اتفاقات صرفاً ناخوشایند و رنجش‌آور هستند و کدام اتفاقات، غم‌انگیز و فاجعه‌‌آمیز. بسیارى از والدین در برابر یک تخم‌مرغ شکسته طورى واکنش نشان مى‌دهند که انگار با ساق پاى شکسته‌اى مواجه هستند و یا با شیشه? خرد شده? یک پنجره طورى برخورد مى‌کنند که گوئى در برابر یک قلب خرد شده قرار گرفته‌اند. بدشانسى‌هاى جزئى را باید از این طریق به کودکان خاطرنشان کرد: تو باز هم دستکش خود را گم کرده‌ای؟ چه بد شد! آخر ما براى دستکش تو پول داده بودیم. افسوس مى‌خورم، اما خوب، گم شدن یک دستکش هرگز بلا و مصیبت نیست. اشکالى ندارد.

گمشدن یک دستکش و یا پاره شدن یک پیراهن نباید باعث تندخوئى والدین شود.

فواید تنبیه

تنبیه به همه صور و اشکالش در تربیت مى‌تواند جارى باشد و البته فوایدى دارد که ذکر همه آنها در این بررسى ممکن نیست.

اصلاح رفتار

تنبیه این فایده را بهمراه دارد که کودک را سر عقل مى‌آورد و او در مى‌یابد که عمل خطائى را مرتکب شده و از تکرار آن باید خوددارى کند. این امر براى کودکان خردسال حتى به صورت شرطى‌شدن مى‌تواند مطرح باشد.

طفلى که بخاطر خطائی، حتى بدون آگاهى‌داشتن به خطاى عملى تنبیه مى‌شود، براساس اصل شرطى شدن که توسط پاولوف عرضه شده است رابطه‌اى بین عمل و کیفر مى‌یابد. مى‌فهمد هربارى که عمل ناروائى را انجام دهد باید زجر و رنج آن را تحمل نماید و به این نتیجه مى‌رسد که سودش در ترک آن عمل است.

یافتن راه صواب

گاهى تنبیه مى‌تواند وسیله‌اى باشد براى یافتن راه صواب. بدینگونه که کودکى عملى را انجام مى‌دهد، راهى را طى مى‌کند، شیوه‌اى را مورد عمل قرار مى‌دهد و بدان خاطر تنبیه مى‌شود. خودبخود به این نتیجه مى‌رسد که آن اه قابل ادامه و تکرار نیست و براى مصون ماندن از تنبیه ناگزیر باید شیوه دیگری، و یا راه ضدّى را در پیش گیرد.

اثر بخشى فورى

از فواید تنبیه اثر فورى آن برروى فرد است. کودکى را در نظر آورید که در خانه یا مدرسه شرارت مى‌کند، مزاحم دیگران است، سروصدا به راه انداخته و براى دیگران صدمه آفریده است با لجبازى‌هاى خود در خانه آتش‌افروز کرده و براى دیگران رنج مى‌آفریند.

شاید شور و آشوبى که او به پا کرده اجازه نمى‌دهد که کودک بخود آید و دست از عمل ناروایش بردارد. در چنین صورتى یک سیلى یا یک ضربه مى‌تواند محیطى را ساکت و آرام کند. جلوى آشوب و آتش‌ افروزى‌هاى او را بگیرد. و مجالى براى مربى پدیدآورد که بتواند اوضاع را سروسامان دهد و یا حرف خود را بزند. ) البته باید دید آیا چنین شیوه‌اى درست و بمورد است یا نه(.

تضعیف رفتار

تنبیه در مواردى مى‌تواند نقش ضعیف‌ کننده‌اى را براى رفتار کودک ایفا کند. چه بسیارند تمنیاتى که در افراد وجود دارند و ترس از تنبیه و مجازات نمى‌گذارد که کودک آن عمل را انجام دهد و یا چنین ترسى سبب مى‌شود که او آن خواسته را به عقب اندازد و یا در اجراى آن کمى سست و سهل‌تر عمل کند.




نویسنده: ستایش(یکشنبه 95/12/8 :: ساعت 7:35 عصر)

لیست کل یادداشت های این وبلاگ